تصویرگاه ششصد و پنجاه و شش

ساخت وبلاگ

یکماه دارم از فکر کردن به اتفاقی که ممکنه بیافته فرار می کنم.

هیچ وقت فکر نمی کردم ترس فکر کردن به چیزی از خود اتفاق برام وحشتناک تر باشه...

 

پ.ن:دلم یه کنجی می خواد که وقتی صدای هق هق ام رفت بالا از چیزی خجالت نکشم.دلم یه داستان خوب می خواد ...یه رویای بی هراس 

من و هزار توهای ذهنم...
ما را در سایت من و هزار توهای ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhezartoyezehna بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 7 ارديبهشت 1399 ساعت: 23:14