تصویرگاه دویست وچهل و پنح

ساخت وبلاگ
و من
آنقدر تو را دوست می دارم
که نمی دانم کدام کلمه
سرآغازِ آفرینشِ آدمی ست.

فقط می دانم دنیا خوب است
دنیا
از هر فاصله که هست،
هست...!
و فهم دارد،
و فرصتِ شفاست.

دنیا
ما را به دنیا آورده است
تا ما هر کدام
دنیای خود را داشته باشیم،
و من
شب ها
به دنیا فکر می کنم
و به آدمی،و به درد،و به شفا.

و شفا
راه ها دارد دور،
و دنیا
منزل ها دارد نزدیک،
و ما نزدیک به همین دورهای نامعلوم زاده می شویم
و ما دور از همین نزدیک های آشنا می میریم.

درد دارم باز امشبِ هر سپیده دم
از اولِ نور
تا آخرینِ این همه بی شفا
پس کی...!؟

 

من و هزار توهای ذهنم...
ما را در سایت من و هزار توهای ذهنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhezartoyezehna بازدید : 73 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:34